چهارشنبه 4 خرداد 1390 - نمايش : 4517 نسخه چاپی

  گزارش مراسم رونمایی جدیدترین آثار ابوالفضل زرویی نصرآباد
مراسم رونمایی از سه کتاب ابوالفضل زرویی نصر آباد با عناوین «حدیث قند»، «رفوزه‌ها» و «غلاغه به خونه‌ش نرسید» عصر روز گذشته ـ سه‌شنبه سوم خرداد - با حضور نویسنده این آثار، شهرام شکیبا، علی میرفتاح و رضا رفیع به عنوان کار‌شناس و منتقد و علی اکبر اشعری، رییس هیئت مدیره موسسه نشر شهر در قالب بیستمین نشست «زرین قلم» در فرهنگسرای رسانه برگزار شد. این سه کتاب جدید‌ترین کتاب‌های منتشر شده ابوالفضل زرویی نصرآباد است که به همت انتشارات نیستان در بیست و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه شدند.

اشعری در ابتدای این نشست از برگزاری مراسم رونمایی کتاب و امتداد این اقدام از گذشته‌ها تا امروز ابراز خوشنودی و این اقدام را عاملی برای معرفی بهتر آثار فاخر عنوان کرد و گفت: «زمانی که اثری به صورت کتاب در می‌آید ماندگاری بیشتری در جامعه خواهد شد، همین طور مکتوب کردن آثار به صورت کتاب باعث می‌شود آن متن تاثیر بیشتری در جامعه داشته باشد؛ این امر باعث می‌شود طنز به عنوان نوعی از ادبیات کشور در سایر نقاط جهان هم معرفی شود.»

وی ادامه داد: «یکی از نکاتی که امروز ایجادش در جامعه ضروری به نظر می‌رسد این است که پایگاه و مراکزی فارغ از مراکز رسمی آموزشی در سطح کشور ایجاد شود تا اقداماتی چون برگزاری انواع کارگاه‌های آموزشی در آن به عنوان اولویتی مهم برای تربیت نسلی جدید در حوزه‌های مختلف به ویژه حوزه ادبی انجام شود چرا که هیچگاه از پشت میزهای دانشگاه یک نویسنده بیرون نمی‌آید البته دانشگاه فرصتی خوب برای یادگیری مهارتهای مختلف است اما زمانی که فردی به عنوان مثال در حوزه ادبی یک قله در کشور می‌شود نمی‌تواند بگوید این موفقیت محصول دانشگاه رفتن است.»

به گفته رییس هیئت مدیره موسسه نشر شهر اینکه فردی در حوزه ادبی به موفقیتی بزرگ در کشور نائل می‌شود، حاصل آرمانخواهی وی است البته از فضای دانشگاه هم استفاده کرده است از این روست که تاکید دارم مراکزی آموزشی خارج از فضای آموزش دانشگاهی در کشور ایجاد شود تا جوانتر‌ها در محضر پیشکسوتان این حوزه زانو بزنند و از دانش و مهارت آن‌ها استفاده کنند.

سیدعلی میرفتاح در ادامه این نشست با اشاره به اینکه مطالب موجود در کتاب‌های «رفوزه‌ها» و «غلاغه به خونه‌ش نرسید» پیش از آنکه به صورت کتاب درآید در هفته نامه مهر منتشر می‌شد در خصوص فضای طنز و نحوه نگارش آثار در این عرصه اینگونه توضیح داد: «من از میزان بی‌سوادی روزنامه نگاران و بی‌دانشی کسانی که می‌خواهند در حوزه طنز قلم بزنند اطلاع دقیق دارم. گروهی در مهمانی‌های خانوادگی و دوستانه افرادی بذله گو هستند و تصور می‌کنند در حوزه طنز مکتوب هم توانایی خلق اثر را دارند. باید بگویم متاسفانه این بینش تنها در میان عوام وجود ندارد بلکه در میان برخی بزرگان نیز شایع است.»

وی ادامه داد: «با این شرایطی که وصف آن شد افرادی که با ابتدایی‌ترین مقدمات کار در حوزه ادبیات آشنا نیستد یعنی حتی ادبیات را نمی‌شناسند وارد حوزه طنز می‌شوند دست به خلق آثاری می‌زنند که فاقد اصول ادبی است چه برسد به اینکه دارای چارچوب طنز باشند با این شناخت و تعریفی که شد باید اعتراف کنم دانش زرویی نصرآباد بسیار بالاست؛ وی ادبیات را می‌شناسد چرا که به اعتقاد من اولین شرط برای تبدیل نوشته‌ای به کتاب این است که نثر آن سالم و پخته باشد و نثر آقای زرویی نصرآباد دارای این ویژگی هاست.»

میرفتاح در ادامه برای آنکه هر کس در این حوزه وارد نشود و هر اثری به نام طنز منتشر نشود به ارایه راهکاری پرداخت و گفت: «باید در این زمینه سختگیری‌های بیشتری صورت گیرد و به هر کس میدان داده نشود که در این عرصه قلم بزند. امروز نوشتن به ساده‌ترین کار تبدیل شده است و هر کس احساس نوشتن پیدا می‌کند دست به کار می‌شود و متن، داستان، شعر یا طنزی می‌نویسد به واسطه توسعه علوم و تکنولوژی هم امکان ارایه دست نوشته‌هایش در فضای مجازی بدون آنکه کار‌شناس یا متخصصی به این آثار نگاه کند و آن‌ها را مورد بررسی قرار دهد و روی اشتباهاتش خط بکشند، فراهم است و متاسفانه کار به جایی رسیده که روزنامه‌ها، مجله‌ها و حتی حوزه نشر ما به این دست نوشته‌ها نگاه می‌کنند.»

وی در خصوص آثار زرویی نصرآباد اینگونه گفت: «زمانی که نوشته‌های این نویسنده را می‌خوانید به این موضوع پی می‌برید که صاحب این آثار کسی است که شعر، ادبیات و اصول و قواعد این فضا را می‌شناسد، زمانی که به متن ادبی ارجاع می‌دهد این ارجاع بدون حساب و کتاب نیست. نکته دیگر اینکه خواننده به راحتی با این آثار و نوشته‌ها ارتباط برقرار می‌کند چون جملات سهل و روانی در آن‌ها بیان شده است.»

رضا رفیع کار‌شناس دیگر این نشست بود که در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه رونمایی از این کتاب‌ها و آثاری از این دست یک نوع رو کم کنی برای افرادی است که دچار جوزدگی شده‌اند و فکر می‌کنند با نوشتن شعری که از طریق بلوتوث به سایرین رسیده یا در وبلاگی منتشر شده؛ که به اعتقاد من عرصه «به به» و «چه چه» است، کسی شده‌اند، ادامه داد: «این افراد می‌خواهند ره صد ساله را یک شبه طی کنند بدون اینکه دود چراغ این حوزه را بخورند.»

به گفته وی اگر امروز ابوالفضل زرویی نصرآباد به پختگی در عرصه طنز رسیده و به نوعی مجتهد جامع الشرایط این حوزه است نتیجه طی کردن مسیرهای سخت و انواع آموزش‌ها بوده است. از سال ۶۹-۷۰ که ایشان کار با هفته نامه گل آقا را آغاز می‌کنند خود را در معرض این آموزش‌ها قرار می‌دهند در حقیقت زرویی نصرآباد با همکاری با آقای فومنی صابری، گل آقای ملت ایران در یک پاتوق ادبی حضور می‌یافت که محفلی بود برای انتقال تجربیات؛ مطالبی در این پاتوق ادبی نوشته می‌شد و توسط اساتید این حوزه مورد نقد قرار می‌گرفت و خط می‌خورد و همگی به این خط خوردگی‌ها افتخار می‌کردند چون عاملی بود برای شناخت معایب کار و سعی در ارتقای دانش ادبی نویسنده آن‌ها.

رفیع ادامه داد: «زرویی نصرآباد در این عرصه و حیطه رشد کرده و با بزرگان حوزه طنز نشست و برخاست داشت در کنار این تجربیات، مطالعات و دانش دانشگاهی را هم به مدد گرفت و بعد از ۲۰ سال می‌بینیم که آنچه می‌نویسد دارای جایگاه والایی در حوزه ادبیات و طنز کشور است و از آثار فاخر این حوزه محسوب می‌شود.»

وی با اشاره به اینکه آثار زرویی نصرآباد در زمره آثاری قرار دارد که به آن‌ها عنوان ماندگار اطلاق می‌شود، گفت: «نوشته‌های این نویسنده جامعیت دارند و قابل تدریس هستند. متاسفانه در حال حاضر در دانشگاه ادبیاتمان حتی دو واحد درسی در حوزه طنز و آشنایی دانشجویان با تاریخچه این حوزه وجود ندارد، در صدا و سیما و برنامه‌های تلویزیونی هم متاسفانه برنامه‌ای در حوزه طنز در ردیف برنامه کاروان «شعر و موسیقی» سهیل محمودی قبل از انتخابات وجود ندارد، متاسفانه هم عموم و هم دولت در حوزه طنز دارای مشکل است و مفهوم و ادبیات این حوزه را نمی‌فهمد البته مقداری از این معضل به گرد و غباری که زمانه امروز را فراگرفته باز می‌گردد اما در مجموع درک درستی در جامعه در این حوزه وجود ندارد از این روست که باید قدر آثاری مانند آثار زرویی نصرآباد را دانست.»

رفیع با اشاره به کتاب «غلاغه به خونه‌ش نرسید» که مجموعه‌ای از افسانه‌های امروزی است، گفت: «در این مجموعه زبانی ساده و ممتنع وجود دارد که این سادگی و روانی مدیون تسلط نویسنده به حوزه ادبیات کلاسیک و فولکور و امثال و مثل‌ها و زبان عربی است.»

وی در ادامه به ذکر خاطره‌ای از مرحوم فومنی صابری پرداخت و گفت: «نزد ایشان بودم که صفحاتی را به من نشان داد و گفت: این نامه ابوالفضل است برای مجموعه «دو کلمه حرف حساب» من که در آن نوشته که در این مجموعه ۲۰۰ اصطلاح قرآنی و کنایات از نهج البلاغه و احادیث ائمه پیدا کردم». در اینجا من از نکته‌ای که ابوالفضل زرویی نصرآباد بر کتاب مرحوم صابری نوشته استفاده می‌کنم و خطاب به وی می‌گویم کارهای شما هم پر از همین کنایات است. این آیات و روایات و امثال و مثل‌ها باعث پختگی کار شما شده است.»

رفیع در ادامه با اشاره به اینکه طنز یک بیانیه سیاسی نیست که در اختیار یک ژورنالیست و خبرنگار قرار بگیرد، گفت: «امروز طنزهایی نوشته می‌شود که حتی نویسنده آن‌ها نمی‌تواند نوشته‌های خود را در ملاء عام بخواند. یک طنز‌پرداز باید رند‌تر از این حرف‌ها باشد و باید آثاری را بنویسد که بتواند آن‌ها را در حضور دیگران نیز بخواند. صابری فومنی در این باره می‌گوید یک جور بنویس و فرار کن و دم به تله نده... همین طور مرحوم احترامی جمله‌ای دارد که در آن به همین زیرک و رند بودن طنز‌پرداز اشاره دارد و آن جمله این است که «من سال‌ها روی خط قرمز می‌نویسم اما رنگی نشدم». این اولین صفت طنزنویس است باید طوری بنویسد که گزک به دست دوست و دشمن ندهد. کتاب «غلاغه به خونش نرسید» سرشار از این نکات است.»

وی ادامه داد: «مرحوم صابری همواره تاکید داشت که قالب را جدی بگیرید، یکی از توفیقات زرویی نصرآباد این است که این نکته را رعایت کرد برای این همین است که یک نقیضه‌پرداز است اگر فردی این نکات را رعایت نکند به جای نغیزه‌پردازی؛ نقیصه‌پرداز می‌شود و این امر ممکن نیست مگر اینکه نویسنده اهل مطالعه متون کهن باشد. در این کتاب این نکات را می‌بینید. خواننده با مطالعه این اثر با نویسنده‌ای مواجه است که کتابهای زیادی در حوزه فولکور مطالعه کرده است و دامنه وسیعی از اشعار و الفاظ در ذهنش موجود است همه این‌ها کنار آپ تو دیت شدن در این کتاب مشاهده می‌شود.»

این کار‌شناس در ادامه به ذکر مثالی از کتاب «غلاغه به خونه ش نرسید» پرداخت و گفت: در داستانی از این کتاب با عنوان «به کس کسونش نمی‌دم» دخترپادشاه برای ازدواجش با جوانی سه شرط تعیین می‌کند شرط اول و دوم به ترتیب شاخ غول را شکستن و با شغال هیزم آوردن بود که مطابق با افسانه‌های قدیم است اما بعد از این دو شرط است که نویسنده ما را با شرط سوم که‌‌ همان «به تعلیق انداختن غنی سازی اورانیوم است» دچار شوک می‌کند. اینجاست که باید گفت نویسنده مثال امروز را در قالب افسانه‌های کهن ریخته است، زبان افسانه‌ها هم زبانی است که ما با آن بزرگ شده‌ایم...»

در ادامه مراسم رونمایی از سه کتاب ابوالفضل زرویی نصرآباد، شهرام شکیبا با اشاره به اینکه نویسنده شیرین‌ترین تقلب ممکن را در این کتاب‌ها انجام داده است، گفت: «نویسنده وقتی برای هفته نامه می‌نویسد ناخودآگاه باید از اخبار روز استفاده کند؛ اخبار روز تاریخ مصرف به طنز‌ها می‌دهند به عنوان مثال وقتی به طنزهای رهی معیری نگاه می‌کنیم آنچه که درباره نمایندگان مجلس آن زمان گفته نه موضوع نه موضع نویسنده را می‌فهمیم. آثار زرویی نصرآباد از این موضوع استفاده کرده اما با ظرافت به طوری که مطالبش همچنان جذابیت دارد و برای خواننده نافهم نیست. این نویسنده موضوع را به صورت کلی مدنظر قرار داده و برخلاف ادبیات چکشی ژورنالیستی نوشته این‌‌ همان نکته ایست که باعث ماندگاری اثر وی شده است.»

وی ادامه داد: «نویسنده در این کتاب‌ها به جای مصادیق به مفاهیم پرداخته است البته این امر برای یک ژورنال و مطبوعات کشور مطلوب نیست اما کارکرد فرهنگی این نثر متفاوت از نوشته‌های طنز مطبوعاتی است. این نکته را نیز باید گفت که انتخاب یک نثر فاخر برای یک ستون روزنامه خوب است اما جواب نمی‌دهد.»

شکیبا معتقد است:« زمانی که نویسنده‌ای می‌خواهد برای روزنامه مطلب طنزی بنویسد باید مخاطب روزنامه را در نظر بگیرد، مخاطبی که دایره لغاتش آنچنان گسترده نیست. طنز روزنامه‌ای دچار این آفت است که دارای ادبیات قوی نیست.»

ابوالفضل زرویی نصرآباد در ادامه نشست با اشاره به اینکه مطالب موجود در کتاب «غلاغه به خونه‌ش نرسید» اولین بار در سال ۷۷ در هفته نامه مهر منتشر شد، گفت: «این کتاب و کتاب «رفوزه‌ها» محصول آن زمان است. گاهی افراد باد به غبغب می‌اندازند و می‌گویند از اول می‌دانستند چه می‌شود و در انتها به جایی که امروز قرار دارند می‌رسند اما من از این نوع افراد نیستم؛ واقعیت این است که شاید یک اتفاق و دعای خیر باعث شده امروز به این جایگاه برسم و آثار خلق شود که باب میل مخاطب باشد. البته در بعضی از کتاب‌هایم این اتفاق نیفتاده؛ کتاب «تذکره المقامات» از این دست است.»

به گفته این نویسنده علی رغم بازخوردهای خوبی که از این کتاب حتی امروز هم می‌بینم اما اگر بخواهم کتاب را برای نسل سوم بازگو کنم باید حداقل یک ربع درباره افرادی که در این کتاب از آن‌ها نام برده شده حرف بزنم تا اثر قابل خواندن شود این‌‌ همان آفت مطابقت با زمان قدیم است که در حال با مخاطب امروز ارتباط برقرار نمی‌کند.

وی ادامه داد: «مرحوم صابری نه تنها برای من بلکه بر گردن کشور حق دارد چرا که اکثر آثار طنزنویسان امروز ریشه در آبشخور طنز گل آقا دارد و همه باید قدردان او باشیم. در کتاب «رفوزه‌ها» اصرار داشتم که اشعار گذشته‌ام در کنار اشعار امروز بیاید تا اگر مخاطب این احساس را داشته باشد که سر سوزن ذوقی دارد آن را جدی بگیرد و از آن نگذرد چرا که من هم کار آبکی داشتم.»

علی میرفتاح در ادامه نشست بر این نکته تاکید کرد که کار روزنامه آفت روزمرگی دارد و اگر کتابی بر این اساس نوشته شود چون در زمانی پس از انتشار کتاب ما دیگر در آن اتمسفر خلق آن اثر قرار نداریم و زمانی از آن گذشته است؛ با کتاب ارتباط برقرار نمی‌کنیم. به اعتقاد من بهترین راه برای گریز از این ماجرا این است که فرد خودش را از روزمرگی خلاص کند آنهم با توسل به ادبیات.

وی ادامه داد: «طنزپردازان امروز برای خنداندن مردم سوار بر موج‌های سیاسی می‌شوند در این صورت است که فراموش می‌کنند نثر باید زیبایی‌هایی داشته باشد و به تولید انبوه می‌افتیم و تلاش می‌کنیم به هر ترتیب مردم را بخندانیم برای اینکار هر روز وقیح‌تر و گستاخ‌تر از قبل می‌شویم تا جاییکه در دام افتاده‌ایم و می‌بینیم کاری جز طعنه زدن به آدم‌های بزرگ انجام نمی‌دهیم؛ اینجاست که نوشته‌هایی منتشر می‌شود که فاقد اصول ادبی است.»

بر اساس این گزارش، رضا رفیع در ادامه سخنان میرفتاح گفت: «اولین شاخص مهم اهرام ثلاثه زرویی نصرآباد در حوزه طنز وجه ادبی و علمی و تکنیک آن است. نویسنده متنی را با تکنیک نوشته و در آن به ادبیات کهن تکیه کرده و با اشراف به مسائل روزمره نیازهای مخاطب را مد نظر قرار داده است. نمی‌توان گفت طنز‌پرداز روزنامه‌ای دارای طنزی فانی است، می‌توان به مسائل روز هم پرداخت منتها با پرداختی ادبی تا ماندگاری اثر بیشتر شود.»

شهرام شکیبا هم در پایان این مراسم تاکید کرد: «متاسفانه برخی از نویسنده‌ها در حوزه‌ای قلم می‌زنند که اصلا آشنایی با ادبیات آن ندارند مثلا شعر طنز می‌نویسند بدون اینکه شاعر باشند و شعر را بشناسند. در حوزه ادبیات هم همین طور است فرد باید ابتدا نویسنده باشد و سپس طنز بنویسد. در این صورت گاهی با کتاب‌هایی مواجه می‌شویم که درست است که حین مطالعه آن گاهی لبخند می‌زنیم اما در پایان احساس می‌کنیم به وقتمان تجاوز شده است و نمی‌دانیم با مطالعه این کتاب چه نکته‌ای را بدست آوردیم. احساس می‌کنم در کتابهای زرویی نصرآباد می‌توانیم آنچه ضد این فضای فاقد ادبیات فاخر است را بیابیم.»

 

منبع:خبرآنلاین

 

 

نظرات کاربران
 رضا
با سلام و ابراز ارادت متاسفانه مطلع نشدم تا در این نشست شرکت کنم ولی گزارش آن را خواندم و لذت بردم.
ارسال نظر
* نام شما : 
پست الکترونيک : 
وب سايت : 
* نظر شما :