یکشنبه 18 اردیبهشت 1390 - نمايش : 5563
نسخه چاپی
معرفی جدید ترین آثار «ابوالفضل زرویی نصرآباد»
«غلاغه به خونه ش نرسید!»،«رفوزه ها» و«حدیث قند» عناوین جدید ترین کتاب های منتشر شده ابوالفضل زرویی نصرآباد است .در ادامه این مطلب معرفی مختصری از این آثار را می خوانید.
«غلاغه به خونه ش نرسید!»،«رفوزه ها» و«حدیث قند» عناوین جدید ترین کتاب های منتشر شده ابوالفضل زرویی نصرآباد است که به همت انتشارات نیستان در بیست وچهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ارائه شده اند.در ادامه این مطلب معرفی مختصری از این آثار را می خوانید.
غلاغه به خونه ش نرسید!
یکی بود،یکی نبود...
حتی غمگین ترین و عصبانی ترین افراد هم با شنیدن این عبارت جادویی،سکوت می کنند و همچون کودکانی مشتاق و آرام،به شما گوش می سپارند و با چشم های پرسش گر از شما می خواهند تا به گفتن ادامه دهید!
«غلاغه به خونه ش نرسید!» دربردارنده ی افسانه ی طنزآمیز از طنزپرداز معاصر «ابوالفضل زرویی نصرآباد »است که اردیبهشت ماه امسال(1390)منتشر شده و در اختیار علاقه مندان طنز فخیم پارسی قرار گرفته است.
زرویی نصرآباد پس از سال ها مطالعه روی افسانه ها،فابل ها و مَثَل های فرهنگ ها و کشورهای مختلف جهان با نگارش نقیضه هایی بر آنها،کوشیده تا دغدغه ها،آرزوها و اشتباهات انسان امروز را در قالب افسانه هایی مدرن باز نمایاند.
در این کتاب،هرکس به فراخور قومیت یا حتی ملّیت خود،ریشه های مشترک فرهنگی خود را با دیگر ملل و اقوام درخواهد یافت؛چرا که « غلاغه به خونه ش نرسید!»در بردارنده روایاتی طنزآمیز از افسانه های تمام کشورهای جهان است.
شخصیت های کتاب نیز علی رغم شکل و شمایل و اسامی قدیمی؛به شدت مدرن و امروزی اند:دختری که با استفاده از اینترنت و «چَت» در «مَسنجر»دنبال شوهری می گردد،شاهزاده ای که به قاچاق کالا مشغول است،شترمرغی که پرواز می کند و جعبه سیاه هم دارد و...
البته نباید متعجب شوید اگر در این کتاب مثلاً با مرد جوانی روبه رو شوید که یک روز برمی خیزد و می بیند یک «دُم»واقعی درآورده یا سرگذشت جوان نیکوکاری را بخوانید که به خاطر دعای خیر پیرزنی،هر روز صبح با رنج و مرارت بسیار ،تخم طلا می گذارد!
شما را به خواندن مجموعه ای دعوت می کنیم که در سال های اخیر ،از پرخواننده ترین مطالب هفته نامه«مهر» و روزنامه «شرق»بوده است.
رفوزه ها
«زرویی عبید زاکانی طنز معاصر است.»
این جمله ی استاد دکتر سیّد علی موسوی گرمارودی در طلیعه ی تابستان 1389،نشان داد که پیش بینی زنده یاد کیومرث صابری فومنی(گل آقا) در تابستان 1371 ،به وقوع پیوسته است.
گل آقا در پاسخ به سؤال مصاحبه کننده ی روزنامه ابرار که می پرسد:«چشم امیدتان در طنز نویسی امروز به کیست؟»می گوید:«...قلمی که عبید و دهخدا در دست داشتند،الان بی صاحب نیست.طنز دارد جان
می گیرد.یکی از مشهورترین طنزنویسان امروز ما –ملانصرالدین ]ابوالفضل زرویی نصرآباد[ فقط 23 سال دارد!چراغ ها دارند روشن می شوند.شهر چراغانی خواهد شد...»
***
و رفوزه ها کارنامه ی شعری ابوالفضل زرویی نصرآباد در طول بیست و یکی-دو سال اخیر است.زرویی اصولاً طنزپرداز کم کاری است و به کیفیّت بیشتر از کمیّت بها می دهد.از همین رو است که خوانندگان آثارش می دانند که آنچه از او منتشر می شود ،قبل از نشر،بارها از صافی ذوق سخت گیر او گذشته است و شاید از همین روست که به سختی می شود از اشعارش گلچین کرد.
این مجموعه تقریباً دربردارنده ی همه ی طنز سروده های زرویی است؛از «با معرفت ها» و «اصل مطلب»گرفته تا اخوانیات و اشعاری که پیش از این هیچ گاه ،جایی چاپ و نشر نشده اند.
حتی بعضی معتقدند که شعر نو های طنز زرویی(قالبی که او پس از انقلاب،احیا و ترویج کرد)به شدت بر نگاه و زبان شعر نو و نیمایی معاصر تاثیر گذار بوده است.
«رفوزه ها»مجموعه کامل طنز سروده ها ی زرویی نصرآباد ،اردیبهشت ماه 1390،همزمان با نمایشگاه کتاب،منتشر شد.
حدیث قند
ای پسته ی تو خنده زده بر حدیث قند
مشتاقم،از برای خدا،یک شکربخند
«حافظ»
طنز چیست؟فرق آن با هزل و هجو و فکاهه چیست؟چگونه می شود در یک متن یا فیلم نامه،خنده آفرینی کرد؟آیا حافظ هم در غزل های عارفانه و عاشقانه اش طنز آوری کرده است؟چه کنیم تا مثل کیومرث صابری(گل آقا)طنز های مان خواندنی و ماندنی شود؟...
این سؤالات و ده ها سؤال دیگر ،سؤال هایی است که اهل ذوق و علاقه مندان به طنز در مواجهه با طنزپردازان طرح می کنند و متأسفانه ،کمتر هم پاسخ قانع کننده و راهگشا می گیرند.
ابوالفضل زرویی نصرآباد ،طنزپرداز و پژوهشگر ،در حدیث قند کوشیده است تا به این سؤالات و بسیاری سؤالات دیگر پاسخ دهد.
خبر تکمیلی:
ابوالفضل زرویی نصرآباد شاعر ،طنز نویس و پژوهشگر معاصر سه شنبه، 20 اردیبهشت ماه سال 1390 از ساعت 16 تا 18 در غرفه ی انتشارات نیستان در بیست وچهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حضور خواهد داشت.
امسال که دیر متوجه شدیم امیدوارم سال دیگه ، یه جای دیگه، یه نمایشگاه خوب، یه جای خوب، کتاب به دست، تو هوای خوب، بیاییم دیدن طنز پرداز خوب.......