ذکر«محمد خاتمی»-حفظه الله-
آن دارنده ی شغل خطیر،آن وزیر بی نظیر،آن شایسته ی سروری،آن صاحب محاسن جوهری،آن دارای کرامت و بخشش حاتمی،مرشد الوزرا«محمد خاتمی»وزیر ارشاد زمان خود بود و از مشایخ بود و هم اوست که گفته اند:«اگر نبود،کار جهان از این که هست،بدتر بود!»
روزی اصحاب بر او دیوان شمس می خواندند.به این بیت رسیدند که:
هر طرف آواز عشق،می رسد از «چپ» و«راست»
ما به «فلک» می رویم،عزم تماشا که راست؟
چون این بشنید،سخت در عجب شد و گفت:«ما نیز ،زمانی از چپ و راست گریزان بودیم و بر اوج «کیهان»بودیم،دریغا که دست تقدیر،به حضیض وزارت مان افکند!»
و هم او گفت:«توریست بد است»وگفت:«جهانگرد خوب است»وگفت:«سیّاح از این هر دو،بهتر!»
نقل است که بسیار مجاهده کرده بود یکی آن که در جوانی،به «هامبورغ»رفته بود از بلاد «ژرمانیه»!
او را به امر«سیاحت و زیارت»اهتمامی وافر بود .گویند کسی گفتش:«چرا بیشتر،از نور چشمان بر گزینی و به حج فرستی؟»گفت:«از آن جهت که این فرقه را بر من محبتی تمام است ترسم که از شدت دوستی ای که با من دارند ،جان از تن شان بر آید و تا حج دیگر نمانند!»
مگر وقتی اجازه ی نشر کتابی داده بود.معارضین بر او اشکال کردند و جراید،مقالتها نوشتند .اصحاب ،شرح قضایا با وی گفتند.گفت:«مرد آن است که گوش بدین جنجالها ندهد.»
نقل است که روزی گُم شده بود .مولانا «محمد هاشمی»-حفظه الله تعالی-که در آن عهد،ریاست «جام جم» داشت ،در فراق او بسیار گریستی از برای قرار او به دیوان حافظ تفأل کردند این بیت آمد:
دلی که غیب نمای است و«جام جم»دارد
ز «خاتمی» که دمی گم شود چه غم دارد؟
پس بعد از دو روز،این مرد-ادام الله طول وزارته الشریف-پیدا آمد!
گویند:به روشنفکرانش،عنایتی و این جماعت را بدو،ارادتی بود هم از این روی،جمعی از هم کسوتانش به تیغ زبان نواختندی،به روز های آدینه!و او را باکی از این نبود که گفتی:«ما کار از روی برنامه می کنیم،نه به غوغای عوام!»دلیر مردا که او بود-حفظه الله-!
واقعا که احسنت خوش مینوازی ای نوازنده دلهای مکدر ترسم در این زمانه نامرد شوی شکار جایی که روبهان نقش شیر میکنند