با معرفت ها(4)
خوشا به حال اون كه تو محلهش
هواي عاشقي زده به كلهش
كسي كه قلبش اتصالي داره
ميدونه عاشقي چه حالي داره
با اين كه سخته، بازدلنشينه
«پش، تپش، واياز تپش» همينه
رد وبدل كه شد نگاه اول
بيرون مياد از سينه آه اول
دل ميگه هرچيبش بگي فوتينا
خواب و خوراك و زندگي فوتينا
عاشق شدن شيدايي داره والا
«اطرخواهي رسوايي داره» والا
وقتي طرف توكوچه پيدا ميشه
توي دلت يه باره غوغا ميشه
آرزوهات خيلي دورن انگاري
توي دلت، رخت ميشون انگاري
صداي قلبت اون قدر بلنده
كه دلبرت ميشنوه و ميخنده
دين و مرام و اعتقادت ميره
اون كه ميخواستي بگي، يادت ميره
ميخواي بگي: «فدات بشم الهي»
ميگي كه: «خيلي مونده تا سهراهي؟»
ميخواي بگي: «عاشقتم عزيزم»
ميگي كه: «من عاعاعاعا، چيچيزم!»
ميخواي بگي:«بیام به خواستگاري؟»
ميگي: «هواي خوبي داره ساري»
كوزه ضربه ديده بيترك نيست
حال طرف هم از تو بهترك نيست
ميخواد بگه،«برات ميميرم اصغر!»
ميگه:«تمنا ميكنم برادر!»
ميخواد بگه:«بیا به خواستگاريم»
ميگه كه: «ما پلاك شصت وچاريم»
***
اول عشق و عاشقي نگاهه
نگاه مثل آب زيركاهه
بين شماها عشقو ميشه فهميد
از تونگاها، عشقو ميشه فهميد
عشق، اخوي، آتيش زيرديگه
نگاه آدم كه دروغ نميگه
نگاه ميگه:«عاشقتم به مولا
به قلب من خوشاومدي،بفرما»