دوشنبه 29 شهریور 1389 - نمايش : 7110
نسخه چاپی
چشمان تو، ویرانه های تخت جمشیدند
گنجشک من آنان که پرهای تو را چیدند
ای کاش پرواز تو را بودند و می دیدند
خرد و خراب و خسته هم باشند ، زیبایند
چشمان تو، ویرانه های تخت جمشیدند
آهوی من چشمان تو، چشمان تو، اصل
چشمان تو، مستغنی از تعریف و تمجیدند
داغند و پر مهرند و در تابند؛ انگاري
دستان تو، دستان تو، دستان خورشيدند
دلتنگی من، نازنین، مدرک نمی خواهد
بر روی کاغذ اشکهایم ، مُهر تاییدند
روزی تو را در اوج می بینند، می دانم
گنجشک من آنان که پرهای تو را چیدند
درود بی کران پیشکش بر شما استاد هرگاه لطافت و ذوق بی پایان و قریحه ی دلنشین شما را در قاب اشعار بی بدیلتان بر صفحه ی جان میگذرانم چنان حظ وافری از پر باری هنرتان نصیب میشود که با کمتر شعری قابل قیاس است در پناه پروردگارتان پیروز و برقرار باشید